لبخند بزن بسیجی

اگر غنچۀ لبخندی بر لبانتان نقش بست ما رو از دعای پر مهرتان محروم نفرمائید

«آرمانخواهی ِ انسان مستلزم صبر بر رنجهاست
پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین ِ انسان ها باشی»(م.آ)
وبلاگ بسیج دانشجویی دانشگاه مازیار به منظور ثبت و انتشار فعالیت های اعضای آن در دانشگاه می باشد و همچنین به منظور تعمیق روابط بین دانشجویان از طریق محیط مجازی می باشد.
جهت برقراری ارتباط با ما به شماره 09378075910پیامک بزنید یا از طریق رایانامه mbdmu@yahoo.com با ما در ارتباط باشید.
منتظر نظرات و انتقاداتتون هستیم.
به ما بپیوندید

آخرین مطالب
آخرین نظرات

تمام گلها به دست انسان چیده شدند

تنها گل خشخاش بود


که انتقام همه ی گلها را از انسان گرفت…!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۱ ، ۲۳:۴۰
بچه بسیجی

شب عملیات بود .حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیرو ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده .

نزدیک تیر باچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه :دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتی!)

معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن این گونه ،شادمانه مرگ رو به بازی گرفته.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۱ ، ۱۳:۳۸
بچه بسیجی

 

وقتی اسیر شدیم از همه رسانه ها آمده بودند برای مصاحبه و در واقع مانور قدرت و استفاده تبلیغاتی روی اسرای عملیات بود. نوبت یکی از بچه های زرنگ گردان شد. با آب و تاب تمام و قدری ملاطفت تصنعی شروع کردند به سوال کردن.یکی از ماموران پرسید :

- پسر جان اسمت چیه؟

- عباس.

- اهل کجا هستی؟

- بندرعباس.

- اسم پدرت چیه؟

- به او می گویند حاج عباس!

گویی که طرف بویی از قضیه برده بود پرسید:

- کجا اسیر شدی؟

- دشت عباس!

افسر عراقی که اطمینان پیدا کرده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند به ساق پای او زد و گفت: دروغ میگی!

و او که خودش را به موش مردگی زده بود با تظاهر به گریه کردن گفت:

- نه به حضرت عباس!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۱ ، ۲۰:۴۱
بچه بسیجی

پسرک صدای بز را از خود بز هم بهتر درمی‌آورد.هر وقت دلتنگ بزهایش میشد، می‌رفت توی یک سنگر و مع‌مع می‌کرد.
... یک شب ، هفت نفر عراقی که آمده بودند شناسایی، با شنیدن صدای بز ، طمع کرده بودند کباب بخورند.

هر هفت نفر را اسیر کرده بود و آورده بود عقب.توی راه هم کلی برایشان صدای بز درآورده بود.

می‌گفت چوپانی همین چیزهایش خوب است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۱ ، ۲۲:۴۴
بچه بسیجی
اینی که میگن حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت" منظور اینه که
.
.
.
حسنی فراگیر پیام نور میخونده ؟!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۱ ، ۱۰:۴۱
بچه بسیجی

دیدین بعضیها عادتشونه رو چمن که نشستن همینجوری چمن هارو میکنن
.
.
.
.
.
اینها یه " بز درون " دارن !!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۱ ، ۰۰:۰۵
بچه بسیجی

این پسرهایی هستن که ابرو بر میدارند، ناخن بلند میزارند،،،، موهاشونو مش میکنند،،، گوشواره هم میزارند،،،، اینا بچه دار هم میشن،،؟!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۱ ، ۲۳:۵۸
بچه بسیجی

 ما یک عده بودیم که عازم جبهه شدیم. اول جنگ بود و همه جا به هم ریخته بود. نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و... رسیدیم به اهواز. رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده کنند! فرمانده ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته‏ای آموزش دیده‏اید؟

همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه کردیم. هیچ کس نمی‏دانست رسته چیست؟! فرمانده که فهمید ما از دَم، صفر کیلومتر و آکبند تشریف داریم، گفت: آموزش سلاح و تیراندازی دیدید؟ با خوشحالی اعلام کردیم که این یک قلم را واردیم.

ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه می‏کنید. دیده‏بان گزارش می‏دهد و شما شلیک کنید. بروید به سلامت!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۱ ، ۲۱:۱۸
بچه بسیجی

وقتی شهید ملکی خود را برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب(س( بروی.

 حاج آقا ملکی در طول راه به این می‌اندیشید که "خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلا این‌ها چرا غواص شده‌اند؟ یا ابوالفضل خودت کمکم کن.

شهید ملکی با شنیدن نام گردان حضرت زینب(س)، به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد.

هنگامی که می‌خواست به سمت گردان حضرت زینب(س) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۱ ، ۰۵:۵۸
بچه بسیجی

توی تبلیغه میگه، فلان صابون %۹۹ باکتریها رو میکشه.
من از همینجا به اون %۱ باکتری،
به خاطر این ایستادگیِ پر غرورو پر افتخارش
تبریک میگم..!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۱ ، ۰۰:۱۴
بچه بسیجی